نوشته های روانشناسی بهشتی



این بار به سراغ کودکی6ساله رفتم تا از او درباره ی دین سوالاتی را بپرسم  :

از نظر تو دین چیست؟ دین یعنی کسی که نماز میخونه 

آیا دین های دیگر هم در دنیا وجود دارد؟بله مثلا آدمای بد که ظالمن 

ظالم یعنی چی؟یعنی آدمایی که دشمن خداین 

به نظر تو خدا کیه؟خدا کسی هست که همه آدما رو آفریده و خیلی مهربونه و به دعاهای ما گوش میده

نماز میخونی؟آره 

چرا نماز میخونی؟چون خدا کمکم کنه

میدونی گناه چیه؟ یعنی کارهایی رو انجام بدیم که خدا رو ناراحت کنیم

خب وقتیکه خدا ناراحت بشه چه اتفاقی میوفته؟ خدا ناراحت میشه و میریم جهنم

جهنم کجاست مگه؟ جایی که آدمای بد رو میبرن اونجا و میسوزونن

شیطون کیه؟ کسی که آدما رو گول میزنه 

پیامبر و امام چه کسانی اند؟ آدمایی که خیلی مهربونن و به مردم کمک میکنن

وقتی بمیریم چی میشه؟  میریم پیش خدا تو آسمونا 

 

این پاسخ ها انعکاس دهنده از رفتار های افراد خانواده درباره دین میباشد که کودکان تحت تاثیر آن قرار میگیرند هر چند آنها ذهن خلاق تر ی دارند و با دید باز تری به هر مسئله ای فکر میکنند.

 

فرزانه بهشتی99.9.26 ساعت23چهارشنبه

 

 

 


یونگ از مفهوم* امر مینوی*(muminous)برای تشریح آنچه که از دین مراد دارد استفاده میکند و این مفهومی است که *ردلف اتو*ابداع کرده است.امر مینوی همان رازی است که عقاید انسانی را در بر می گیرد .

یونگ معتقد است که دین یک رابطه ی درونی با عالی ترین و نیرومندترین ارزشها -خواه مثبت یا منفی-است.این رابطه میتواند ارادی یا غیر ارادی باشد.این واقعیت روانشناسانه ای است که نیرومندترین تاثیر را در عملکرد مادارد زیرا همواره عامل روانی شدیدی وارد میدان میشود تا آن را خدا بنامیم. به نظر اتو احساس های مینوی با احساس های طبیعی از قبیل احساس زیبایی یا امر عالی تفاوت دارد.احساس های مینوی هر چند با احساس های طبیعی شباهت دارند ،ولی در واقع منحصر بفردند. آنها از احساس های طبیعی بوجود نمی آیند،بلکه از احساس امری مینوی نشات میگیرند که ماهیت آن از طریق حالات عاطفی نمایان میشود. از این رو احساسات مینوی معرفت بخش اند.به این معنا که به واقعیتی مینوی و عینی اشاره دارد که مواجه با آن از طریق تجارب مینوی، مفهوم امر مینوی را پدید می آورد.در چنین موردی مفهوم امر مینوی مفهومی پسینی و متاخر است.به این معنا که از  تجربه واقعیتی عینی و مینوی بوجود آمده است.

یونگ میگوید:نماد مسیح از اهمیت زیادی برخوردار است و متکامل ترین نماد *خود* است اما همین امر در مورد نماد بودا هم صادق است .و تجربه صورت مثالی* خود *می تواند یک نفر را به حقیقت مسیح و دیگری رابه حقیقت بودا رهنمون کند.نتیجه آن که هیچ دینی نمی تواند ادعای خاتمیت یا مطلق بودن کند.صورت مثالی* خود *برای برخی به صورت مسیح جلوه گر میشود و برای دیگران صورت پوروشا ،آتمن هیرانیاگاربها یا بودا به خود میگیرد.  باتوجه به این که صورت مثالی *خود* متناظر با ایده های دینی است که در ارتباط با علت نخستین اند،یونگ بدین ترتیب از دیدگاه روانشناختی اش نسبت به سنت های دینی مختلف جهان به رویکردی دست مییابد که به هیچ وجه با پاسخ های سایر گوهر گریان به تکثر گرایی دینی متفاوت نیست. 

 

بدین سان که اگر باطلی وجود دارد،برای این است که حق ظاهر شود.

 

منبع Www.migna.ir 


فروید در سال 81از دانشگاه وین پذیرش گرفت و سپس در زمینه های اختلالات مغزی و گفتار درمانی وشناخت بیماری نادر آروشا کالبد شناسی اعصاب میکروسکوپی در بیمارستان عمومی وین به تحقیق پرداخت. او به عنوان استاد دانشگاه در رشته نوروپاتولوژی در سال 85 منصوب شده ودر سال 1902 به عنوان پروفسور شناخته شد.در ایجاد روانکاوی و روشهای بالینی برای روبرو شدن با آسیب شناسی روانی از طریق گفتگو بین بیمار و روانکاو فروید تکنیک هایی مثل استفاده از تداعی آزاد (به روشی گفته میشود که درآن بیمار هر آنچه را به ذهنش میرسد بیان میکند )وهمچنین کشف انتقال (فرآیندی که در آن مراجع خاطرات کودکی خود را با درمانگرش درمیان میگذارد )وهمچنین فرآیند تحلیلی روانشناسی را ارائه کرد باز تعریف فروید از تمایلات جنسی که شامل اشکال نوزادی هم میباشد به او اجازه داد که عقده ادیپ (احساسات جنسی بچه نسبت به والدین جنس مخالف خود )را به عنوان اصل مرکزی نظریه روانکاوی در آورد. تجزیه و تحلیل او از خود ورویاهای بیمارانش به عنوان یک آرزوی تحقق یافته او را به یک مدل برای تجزیه و تحلیل علائم بالینی و سازگار سرکوب رسانید و همچنین برای بسط نظریه خود مبنی بر اینکه ناخودآگاه یک مرکز برای ایجاد اختلال در خودآگاه است از آن استفاده کرد. فروید وجود زیست مایه ی (لیبیدو )را قطعی میدانست (به نظر او لیبیدو انرژی روانی -جنسی است )منبع آن اروس یعنی مجموع غرایز زندگی است.لیبیدو با مرگ میجنگد و می کوشد انسان را در هر زمینه به پیروزی برساند. این نیرو را شهود نیز مینامند. زیست مایه ی بیش از هر چیز معنای جنسی دارد. متاسفانه سو تفاهم بسیاری در مورد اغلب مفاهیم فرویدی وجود دارد از جمله مفهوم (لیبیدو  )که با شهود یکی دانسته شده است یعنی (به فروید اینطور نسبت میدهند که گویی او همه چیز را براساس میدانسته است 

انتقال یکی دیگر از مفاهیمی است که مورد سو تفاهم واقع شده است . ( فروید کشف کرد که سمپتوم به کمک انتقال قابل روانکاوی میشود.او همچنین کشف کرد که انتقال موتور روانکاوی و در عین حال سدی برای آن است. )

 

اوایل کودکی و تحصیل 

فروید در خانواده یهودی گالیسی در شهر موراویا بخشی از جمهوری چک متولد شد وی اولین فرزند خانواده بود . پدرش یاکوب فروید تاجر پشم بود و از اولین ازدواجش 2پسرداشت :امانوئل و فیلیپ. خانواده یاکوب از یهودی های حسیدی بودند هر چند که خود یاکوب آدمی سنتی نبود. او و مادر زیگموند در 19سالگی به عنوان همسر سوم توسط خاخام یهودی در تاریخ 29ژوئیه 55 عقد کرد.وقتی زیگموند متولد شد در یک اتاق اجاره ای در خانه ی قفل ساز در شهر اشلاساگاسا زندگی می کردند . 

 

محل تولد فروید 

در 59 خانواده فروید فرایبرگ را ترک کرد برادران ناتنی فروید به شهر منچستر در انگلستان مهاجرت کردند که موجب جدایی بین فروید و پسر امانوئل که هم بازی فروید بود شد.پدر فروید زن و دو فرزند خود را اول به لایپزیگ ودر سال 60 به وین برد در وین بود که چهار خواهر ویک برادر الکساندر،فروید متولد شدند.

 

شغل و ازدواج 

در سال 82 فروید کار پزشکی خود را در درمانگاه روانپزشکی تئودور ماینرت در بیمارستان عمومی وین شروع کرد.به صورت خصوصی در رشته اختلالات عصبی تخصص گرفت ودر همان سال با مارتا برنایزه نوه ی ایساک برنایز ارشد در هامبورگ ازدواج کرد که دارای 6 فرزند بودند 

 

مرگ 

در اواسط سپتامبر 1939 سرطان سقف دهان فروید باعث درد فزاینده شدیدی برای او شد.به او اعلام شد که غیر قابل عمل جراحی است.آخرین کتابی که وی خواند، چرم ساغری اثر بااک بود. چند روز بعد ، او پیش پزشکش رفت. دوست و همکار او،ماکس شور،  ابعاد بیماری را برایش توضیح داده بود .فروید:(تو قرارداد ما را به خاطر داری؟وقتیکه زمانش رسید من را تنها نگذاری. الان چیزی به جز زجر باقی نمی مانده و اصلا منطقی نیست. )وقتیکه شور خاطر نشان کرد که قراردادشان یادشان نرفته فروید گفت:که ممنونم،وقتیکه با آنا درباره ی آن صحبت کرد و گفت که اگر آنا فکر میکند که کار درستی است کار را تمام کند.بلاخره در تاریخ های 21 و 22 سپتامبر تزریق دوز های معینی از مورفین باعث مرگ فروید در 22 سپتامبر 1939 شد.

فرزانه بهشتی.11/9/99.ساعت 23

 

 


زیست شناسی رفتار دینی

29 آبان 

دین و مغز

 

هر رویکردی به دین از منظر زیست شناسی پرسش هایی را درباره همبسته های بنیادین کالبدی و فیزیولوژیکی دین بر می انگیزد . در سطح نظری ، داکوئیلی و همکارانش ( داکوتیلی ، ۱۹۷۸ ؛ داکوتیلی ، الاقلین ، و مک مس ، ۱۹۷۹ ؛ داکوئیلی و نیوبرگ ، ۱۹۹۹ ) چارچوب عصب زیست شناختی پیچیده ای برای فهم دین مطرح می کنند . نظریة آنها ، گرچه بسی فراتر از آن چیزی است که ما اینک در نظر داریم ، نوعی مدل عصب فیزیولوژیکی گلنگر برای ایجاد حالات عرفانی ، آیین های مذهبی ، تجربه های دم مرگ ؟ فرهنگ ، و خود هشیاری محسوب می شود ( داکوئیلی و نیو برگ ، ۱۹۹۹ ، ص ۴۷ ) . این رویکرد وقتی به کار تبیین رفتار ، عقیده ، و تجربه دینی - یا در واقع هر شکلی از کنش آدمی - می پردازد هیچ حد و مرزی ندارد . این طرح نظری تاکنون چندان پژوهش قابل اتکایی به دست نداده است . با این حال برخی از نقاط قوت آن را در این جا برمی شمریم .

 

 صرع:

 

 هرچند پزشک یونان باستان بقراط نوشته است که صرع از نظر او به هیچ روی آسمانی تر و مقدس تر از سایر بیماری ها نیست » ( بقراط ، ۱۹۵۲ ، ص ۱۵۴ ) ، پیوند این مرض با دین در عصر او مطرح بود و هنوز هم هست . البته امروز هیچ کس بر آن نیست که صرع از امور مذهبی نشأت می گیرد ؛ لیکن باز هم چنین تلقی می شود که صرع با بیان مذهبی رابطه وسیعی دارد . پذیرش رسمی چنین احتمالی در عالم پزشکی نخستین بار در قرن نوزدهم روی داد ( دیوهرست و بیرد ، ۱۹۷۰ ) . یکی از متون ارجمند روانپزشکی در اوایل قرن بیستم دین ورزی مرضی " ، را از ویژگیهای مهم صرع میداند ( کرافت - ابینگ ، ۱۹۰۴ ، ص ۴۷۴ ) . این نکته با کیفیتی بهتر در آثار روانپزشکانه دیگر هم مطرح شد ( استراوس ، ۱۹۵۹ ) . وایت و وات ۱۹۸۱ ) ، با اذعان به این که پیوند دین و صرع در مجموع بسیار ضعیف است ، بر آن شدند که رابطه ویژه تری میان دین و صرع لوب گیجگاهی حتی ال ای ۱۳ وجود دارد . نظری که اکنون رایج است . گرچه پذیرش آن نیاز به تأمل بیشتری دارد . اوگاتا و میاکاوا ( ۱۹۹۸ ) در نمونه ای شامل ۲۳۴ بیمار مبتلا به صرع الوب گیجگاهی و دستگاه کناری را بررسی کردند ؛ فقط سه مورد ، یا ٪ ۱ / ۳ ، گزارش کردند که حمله های صرع در آنها با محتوای مذهبی همراه بوده است . بنابراین ، پیوند صرع و دین ، اگرچه وقتی روی دهد بسیاردر خور توجه است ، در عمل دور از واقع به نظر می رسد ، با این حال انتظار وجود چنین رابطه ای موجب پژوهش های بسیار مهمی شده است ، آمار های مذکور تا حدی معلوم می دارند که چرا در این کار از نمونه های بسیار کوچک بهره می گیرند.

تحریک مغز و دین:

 

 پرسینگر و همکارانش ( ماکارک و پرسینگر ، ۱۹۵۸ ؛ پرسینگر ، ۱۹۸۷ ، ۱۹۹۳ ؛ پرسینگر و ماکارک ، ۱۹۸۷ ؛ پرسینگر ، بیورو ، پردری ، و ریچاردز ، ۱۹۹۴ ) اندیشه پردازی دینی را همراه با فعالیت الکتریکی اعصاب در تی ال ای ، که پرسینگر آن را نوسان لوب گیجگاهی ، می نامد ، بررسی کرده اند . در پژوهشی تازه تر ، راماچاندران و بلیسکی ( ۱۹۹۹ ) گزارش داده اند که تی ال ای و دستگاه کناری به هنگام حمله صرعی در محتوای ذهنی مربوط به خدا دخیل اند . گزارش آنها در حقیقت حاکی از انواع حالات مذهبی است تجربه عرفانی ، تبدل ، عقاید تقویت یافته مذهبی ، و غیره ) . راماچاندران و بلیکسلی گمان می کنند که محتوای این حمله های صرعی از آموخته های پیشین نشأت می گیرد و چنین آموخته هایی تا حد زیادی به زمینه فرهنگی فرد وابسته است . چنان که در تجربه های دم مرگ دیده می شود ، می توان انتظار داشت که محتوای مذهبی تحت تأثیر فرهنگ شکل بگیرد ( زالسکی ، ۱۹۸۷ ) . هرچند راماچاندران و بلیسکی ( ۱۹۹۹ ) بر این گمان اند که پیوند کارکرد مغز با تجربه ، عقیده ، و رفتار دینی ممکن است امری عام باشد ، لیکن یادآور می شوند که معنی این سخن آن نیست که امر مزبور در این جا ، تجربه دینی ریشه ارثی دارد ( ص ۱۸۴ ) . آنها بدرستی نتیجه می گیرند که در مغز آدمی مدارهایی هست که در تجربه دینی دخیل اند . و ما هنوز نمی دانیم که این مدارها آیا اختصاصا برای دین تکامل یافته اند یا نه » ( ص ۱۸۸ ) . چون دستگاه کناری محور اینگونه فرایندهای عاطفی است ، این پژوهشگران بر نقش دستگاه کناری در تولید و تنظیم نمودهای عاطفی به طور کلی تأکید می کنند . مکلین ( ۱۹۸۹ ) همین نکته را در نظر دارد که می نویسد : در شرایط نابهنجار تخلیه کناری ، احساساتی که در ذهن بیمار پدید می آیند لجام گسیخته و بی قید و بندند . یعنی به هیچ شخص ، وضع ، یا امر خاصی مربوط نمی شوند » ( ص ۴۴۹ ) . اوگاتا و میاکاوا ۱۹۸۸ از مکانیسمی بنیادین » یاد میکنند که پیوند با محرک ها ، رویدادها ، یا مفاهیم سابقا خنثا را افزایش میدهد . تجربه امور و رویدادهای سرشار از رنگ آمیزی عاطفیه جهان بینی ؟ مذهبی عارفانهای ایجاد می کند » ( ص ۴۶۵ ) . به عبارت دیگر ، احساسات آزاد و د دو الجام گسیخته و بی قید و بنده مکلین ( ۱۹۸۹) چندان دوامی نمی آورن.

اینکه چرا وقتی بخش مناسبی از ناحیه کناری تحریک می شود نوعی جهان بینی مذهبی عارفانه به وجود می آیدهمچنان محل بحث است . موضع مورد قبول ما این است که ساختارهای مغزی برای استفاده عاطفی و تجربی در دسترس اند ، و این که از طریق یادگیری و فرهنگ ، در راه دین هم به کار می روند . پژوهشهای زیادی نشان میدهند که این فرایند صرفا از انگیختگی " به پاسخ مذهبی » نمی انجامد . در این میان باید یک مرحله شناختی میانجی قائل شد که آن را به تفاوت دارزیابی ۳ » ، برچسب گذاری ، یا اسناد » نامیده اند ( هیوستون ، ۱۹۸۳a ؛ شیور ، ۱۹۷۵ ) . مثلا از دیدگاه فیزیولوژیکی ، تجربه های عاطفی دینی ، طبیعی ، و زیبایی شناختی ظاهرا برابرند ؛ با این حال ، فرد بر پایه زبانی که در دسترس اوست ، زمینه ای که رویدادها در آن شکل می گیرند ، تجربه پیشین شخص ، و گرایش های شخصیتی و نگرشی اش به طور گزینشی تفسیرهای اسنادی ایجاد می کند ( بورک ، ۱۹۶۹ ؛ بک و بورک ، ۱۹۷۰ ؛ پراود فوت ، ۱۹۸۵ ؛ اسپیلکا ، شیور ، و کرکپاتریک ، ۱۹۸۵ ) . با توجه به شیوع ، دسترس پذیری ، و اهمیت دین در فرهنگ غربی این فرضیه را می توان پذیرفت که تجربه های عاطفی عمیق اما مبهم به احتمال قوی هویت های دینی پدید می آورند ، بویژه وقتی با بهداشت روان در ارتباط باشند ( اسپیلکا و اسمیت ، ۱۹۸۳a )

 

*اسپیلکا برنارد و همکاران* ،1390،روان شناسی دین بر اساس رویکرد تجربی #ترجمه ی محمد دهقانی صفحات 85 و 86 و 87 #


برشی از کتاب روانشناسی دین بر اساس رویکرد تجربی:زندگی بشر پر از آیین است.آیین رامیتوان بسته به موقعیت اجتماعی،ی،معنوی یامذهبی نامیدیامیتوان هرصفت دیگری راکه شرایط ایجاب میکندبه آن نسبت داد،وقتی به کسی میرسیم که اورامیشناسیم رسم این است که بپرسیم چطوری؟وانتظارمیرود که این پاسخ رابشنویم:خوبم تو چطوری؟به دنبال آن گفتگوی مختصر و مشخصی صورت میگیرد مگر اینکه واکنش آیینی به رویدادها مقتضی چیز دیگری باشد. کلماتی که بکارمیبریم و حرکاتی که انجام میدهیم همگی اگر نه در محتوا دست کم به ظاهر در خدمت طرح نظم آیینی اند.قاعدتا ما از چنین اعمالی در رفتار روز مره خود آگاه نیستیم هرچند گرایش هایی ازاین قبیل در نظام های دینی هم دیده میشود لیکن در دین یادگیری حالات ارتباطی به صورت لفظی یا غیر لفظی،غالبا آگاهانه است مثل زانو زدن،سجده کردن یا انجام دادن اطوار و حرکات دیگر،فرضا خواندن نماز های خاص،به رقص در آمدن،نوشیدن مایعات یا خوردن غذاهایی که اهمیت مذهبی دارند(مثلا شراب،فطیر،مصا)وازاین قبیل دین نهادین در طی قرن ها آیین های خود را تهذیب واز نو تعریف کرده است.شکل های خصوصی و عمومی پرستش مختص اوقات مختلف روزند(موقع طلوع آفتاب،پیش ازخواب،هنگام دعوت به نیایش و.)روزهای ویژه ای ازهفته به علاوه ی اوقات معینی از ماه وسال به اعمال و عبادات ویژه ی مومنان اختصاص می یابد.اینها همه دارای جلوه های عبادی با قالب و ساختاری مشخص اند.#(اسپیلکا برنارد و همکاران،1390،روانشناسی دین بر اساس رویکرد تجربی ترجمه ی محمد دهقانی صفحات 88 و 89#

 

مصطفی ملکیان در نقد کتاب *روان شناسی دین*:در زمینه ی خود کتابی جامع است.

نشست نقد و برسی کتاب* روان شناسی دین*نوشته ی دیوید وولف با ترجمه ی محمد دهقانی برگزارشد.

به گزارش خبرنگار بخش کتاب خبر گزاری دانشجویان ایران (ایسنا )،درچهارمین نشست نقد و برسی کتاب روشن که روز گذشته(پنجشنبه )برگزارشد،ملکیان کتاب (روانشناسی دین )راپیوند دهنده دانش های روانشناختی و دانش های دین پژوهانه دانست و گفت:مجموعه ی دانش هایی که درباره ی دین به پژوهش میپردازند،دودسته اند؛یک دسته دین پژوهانی که با حقیقت و کذب ادیان کاری ندارند و دین را به عنوان پدیده در نظر میگیرند و دسته ای دیگر، دین پژوهانی که مقصدشان،مشخص کردن حق و باطل بودن یک دین خاص است. روان شناسی دین با روان شناسی دینی متفاوت است؛ روانشناسی دین یک شاخه از علوم دینی است که درآن گفته میشود دین درباره ی روان آدمی چه میگوید؟

اوهمچنین گفت: مجموعه ی آنچه روانشناسان دین میگویند،پنج شاخه است وکتاب دیوید وولف به این پنج شاخه میپردازد.دسته اول،مباحثی هستند که عوامل روانی موثر در پیدایش دین تاریخی رامطرح میکنند.دسته دوم،عوامل روانی اقبال دین است؛ به عبارت دیگر،چه علل و عوامل درونی وجود دارد که التزام پیروی کردن از دین را ایجاد میکند.

این پژوهشگر در ادامه یاد آور شد: دسته سوم،عوامل روانی موثر در کیفیت دین داری را مشخص میکند.دیوید وولف تعریف پارسایی را به دین داری ترجیح میدهد و معتقد است گاهی بخش هایی از یک دین برای یک فرد مهم است و بخشهای دیگر آن مورد غفلت قرار میگیرد و در این خصوص ،علل روانی در کیفیت دین داری وجود دارد.دسته چهارم،آثار دین داری در روان آدمی و دسته پنجم در رابطه با معیار های دین داری است که به بحث درباره ی معیار های روان شناسی برای تشخیص بی دینی و دین داری افراد میپردازد.هربحثی که در روان شناسی دین مطرح است،به این پنج شاخه برمی گردد. 

ملکیان ازکتاب *روانشناسی دین* به عنوان کتابی جامع در حوزه ی روانشناسی دین یاد کرد وگفت: روان شناسی دین به حق و باطل بودن ادیان کاری ندارد و فلسفه دین و الهیات است که به صدق و کذب یک دین می پردازد.ازاین منظر ،روانشناسی دین،شاخه ای از شاخه های دین پژوهی است ؛ اما جزو شاخه های روانشناسی نیز محسوب میشود.

اودرباره ی اهمیت کتاب (روانشناسی دین )نیز گفت:این کتاب سه مزیت بزرگ دارد جامعیتش بیش از کتاب های دیگر در این زمینه است. همچنین در نوسان روانشناسی نظری و تجربی است و به طور تمام و کمال و فقط در زمینه ی مباحث نظری و یا مباحث تجربی نیست؛بلکه دائما میان این دو حوزه در حرکت است. انصاف چشمگیر وولف نیز در داوری درباره ی دین ،ازدیگر ویژگی های کتاب است.

این نویسنده و پژوهشگر سپس به نقاط ضعف کتاب اشاره و عنوان کرد :فصل های کتاب نظم مشخصی ندارند و موضوعات مورد بحث کتاب در سامانه ی نظم بندی بدی قرار گرفته،حجم پردازش به مباحث متناسب با حجم پرداخته شده نیست،وولف در بعضی مباحث بیشتر به ادیان غربی نگاه کرده وبه جهاتی بیشتر دیدگاه هایی را که در ادیان غربی مطرح است،درکتاب گفته است.

همچنین حسن هاشمی میناباد در سخنانی درباره ی ترجمه ی محمد دهقانی از *روانشناسی دین*گفت:کتاب روانشناسی دین ترجمه ای کامل از اثر مولف است و میتواند به عنوان یک معیار علمی و ملموس و نظام مند محسوب شود تا دیگران بر اساس آن،کتاب های متعدد در حوزه روانشناسی دین را بسنجند.

او افزود:کتاب *روانشناسی دین*کتاب درسی اغلب درس های روان شناسی دین است و جزو منابع اصلی حوزه ی دین پژوهی شمرده میشود.

هاشمی با اشاره با متن اصلی کتاب گفت:عبارت های متن اصلی نسبت به بقیه ی کتاب های روانشناسی ؛ اما از اجزای شگرف برخوردار است .

#خبر گزاری ایسنا- جمعه 3 خرداد 87 #

 

روان درمانی شهودی ؛تایید فروید یا بازگشت به سهروردی 

در چند سال اخیر ،شهر قونیه ،آرامگاه مولانا (شاعرایرانی)آذر ماه را شلوغ و پر هیاهو میگذراند. 

علاقمندان به مکتب تصوف و عرفان شرقی از تمام نقاط دنیا به این شهر ترکیه سفر میکنند تا در مراسم بزرگداشت مولانا حضور یابند اما توجه به مکاتب شرقی و عرفان کهن ایرانی محدود به آذر ماه و قونیه نمیشود. کتاب اشعار مولانا به یکی از پر فروش ترین کتاب های شعر آمریکای شمالی تبدیل شده و گسترده ی عرفان شرقی به تحولی نو در رشته های علوم انسانی انجامیده است.

چند فرهنگی شدن شهر های بزرگ جهان در سال های اخیر،برای دانشگاهیان (پر جرئت )هم این فرصت را فراهم آورده که با ترکیب نظریات نوین غربی و آموزه های کهن مکاتب شرقی ،به نو آوری هایی برای درک رفتار آدمیان دست یابند.

روان درمانی شهودی یا اشراقی یکی ازاین نو آوری هاست.

این سبک جدید ازترکیب آموزه های مکاتب شرقی نظیر تصوف ،عرفان ،بودیسم و روشهای متداول روانکاوی تشکیل شده است.

جوزف الی یزر،روان درمانگر شهودی اهل کانادا،یکی از کسانی است که این روش از روان درمانی را در درمان مراجعان خود بکار گرفته است.

اودر گفتگو با بی بی سی فارسی این روش را چنین تعریف میکند:(روان درمانی شهودی نوعی از روان شناسی عمیق است که در آن دل آگاهی درمانگر و مراجع،در ترکیبی با روشهای کلاسیک روان درمانی مورد استفاده قرار میگیرد )

روان شناسی عمیق به آن نوع روانشناسی اطلاق میشود که در آن بر ناخودآگاه فردی تمرکز میکند و متاثر از روانکاوی سبک فرویدی است.

آقای الی یزر می افزاید:(در این نوع روان درمانی،مراجعه کننده تشویق میشود که بر تمامی جنبه های احساسی ، و جسمی خود تمرکز کند و کوچکترین نشانه یاگواهی دل ،موضوع بحث و کنکاش میان درمانگر و بیمار قرار میگیرد )

وی میگوید:(بدین ترتیب در یک همکاری نزدیک ،بیمار به شناخت جدیدی نسبت به مشکلات خود میرسد با بینشی نوین به آنها مینگرد وبا ایجاد ظرفیت های جدید در خود از بحران عبور میکند )

زیگموند فروید مشهور ترین روانشناس تاریخ و بنیان گذار سبک روانکاوی، شهود را بخشی از تظاهرات ناخودآگاه میداند. 

نظریه دیگر متعلق به کارل گوستاویونگ دیگر روانکاو نامی جهان است که به تعریف شهود ابعاد جدیدتری را اضافه میکند. 

اما یک نظریه دیگر هم هست که شهود را مترادف ایمان و اشراق میداند.

در این میان شهاب الدین سهروردی،شیخ اشراق ،که بخاطر نظریات انقلابی اش کافر شناخته شد ودر سن 38سالگی در زندان ملک ظاهر در گذشت،نظریه متفاوتی از ایمان و شهود اریاه کرده بود.

 

از شرق کهن تا غرب امروز 

جوزف الی یرز که دوره هایی از تصوف را در کنار دوره های روانشناسی گذرانده است به تاثیر پذیری سبک روان درمانی خود از عرفان شرقی معترف است .

او به آموزه ای بودایی اشاره میکند : تمامی اقیانوس های دنیا یک طعم دارند و آن طعم شوری است . از نظر من تمامی مذاهب و ادیان دنیا یک طعم دارند و آن طعم آزادی و رهایی انسان است و و قتل به هدف نهایی روان درمانی هم توجه میکنم ،میبینم که تمامی تلاش ها برای رسیدن به کشف احساس آزادی و چشیدن طعم  رهایی است. از این جهت تصور میکنم که تصوف و روان درمانی آیینه یکدیگرند و من تفاوت میان این دو را بسیار بسیار ناچیزی میبینم.

وی که به تازگی نخستین کتاب خود را تحت عنوان سیمپلی اسپیریت منتشر کرده است در مقدمه ی این کتاب مینویسد که با وجود اینکه یک یهودی زاده است سه تجربه شگفت انگیز او در مشاهده حضرت مسیح، مریم مقدس و احساس وجود آفریدگار زندگی او را متحول کرده است. 

اما تاکید دارد که برای آغاز کشف شهود نیازی نیست که همگان چنین تجربه هایی داشته باشند و شعری از مولانا را به شهادت میگیرد : از کفر و ز اسلام برون سحرایی ست . مارا به میان آن فضا سودایی ست .

او میگوید : در روان درمانی هم تعریفی از خوب و بد وجود ندارد وهرچه هست همان است که هست. 

شاید یکی از علل فروش روز افزون اشعار مولانا در آمریکا شمالی هم رواج همین نظریات عرفان شرقی است که شهود را معتبر ترین منبع براى مواجهه با رویداد های روز مره میداند. 

دکتر شاکر ، روانپزشک، تعبیر دیگری از انواع روان درمانی  های ترکیبی دارد و آنها را حاصل تلاش روانشناسان و محققان علوم انسانی برای نزدیک کردن سبک های مختلف و استفاده از مشترکات فرهنگ غرب و شرق میداند. 

او معتقد است که نمیتوان چنین روش هایی را برای همگان تجویز کرد واحتمالا میزان موفقیت آنها به میزان اعتماد و اعتقاد مراجعان به ریشه های نظری چنین سبک های بستگی دارد.

آقای الی یزر هم با این نظر موافق است و روان درمانی شهودی را بیشتر برای کسانی مفید میداند که در سوگ عزیزی نشسته اند با باورهای   و مذهبی خود کلنجار میروند ، میخواهند موفقیت شغلی - تحصیلی داشته باشند یا پس از ترک جسمانی اعتیاد به مواد، در پی بازسازی جهان بینی خود هستند. 

به هر صورت،  سبک های جدید روان درمانی چه متاثر از چند فرهنگی شدن شهر های غربی و نزدیکی تمدن ها باشند و چه تحت تاثیر تلاش بشر برای فرار از اضطراب زندگی در قرن 21،به نظر میرسد برای تبدیل شدن به یک باور عمومی ابتدا باید تعریف جامع تری از شهود،چگونگی شکل گیری و سر منشاء آن ارائه کنند.

شاید پاسخ صریح به این پرسش که مقدس فانی ،عارف و شاعر ایرانی مطرح میکند :او منم . یا منم او.یا بود از او منم.

امیر پیام #

#بی بی سی 21 آذر 89#

 


مقارن با روان شناسی علمی جدید روان شناسی دین ظاهر شده است ودر شکل گیری روان شناسی دین چهار مکتب:روسی،انگلیسی-آمریکایی،آلمانی و فرانسوی سهم زیادی داشته اند که با برسی این چهار مکتب؛ میتوان تاریخچه ی شکل گیری روان شناسی دین راجستجوکرد.                    

1-مکتب روسیه:روان شناسی دین در روسیه مدت ها به لحاظ ی وزبانی دچار انزوا بوده است. وضعیت مکتب روسیه در ارتباط با شوروی سابق بوده است. روان شناسان دین روسیه سعی میکردند تا متوجه شوند چراشهروندانشان مذهبی بوده اند شخصیت هایی همچون پاوولف ونیز گرجییف که شخصیت جادوگرانه داردسهم زیادی دراین مکتب داشته اند. روان شناسی دین دراین مکتب به دلیل جنگ جهانی دوم رشد نکرده است.

2-مکتب انگلیسی-آمریکایی:شخصیت هایی همچون فرانسیس،گالتون که آمار را در روان شناسی دین مطرح کرده اند. همچنین ویلیام جیمز، هال و. تحقیقات همبستگی رامطرح کرده اند. استنلی هال از بنیان گذاران مکتب انگلیسی-آمریکایی است؛ جیمز لوبا و ادوین استاربوک ازشاگردان هال هستند که به روش های تجربی که قابل تجزیه وتحلیل هستند تاکیدمیکنند.

3-مکتب آلمانی:شخصیت هایی همچون فروید،ویلهم وونت،اتو،اریکسون،شلایرماخر که که تعدادی از آنها دین ستیز وتعدادی دین گرا هستند. اگر چه اتو و شلایرماخر فیلسوف هستند ولی کارهایی که انجام داده اند مربوطبه روان شناسی دین بوده است.

4-مکتب فرانسوی:ازشخصیت های برجسته این مکتب میتوان به پیرژانه،ژرژ برژه،ژان پیاژه،ژان مارتین شارکو،تئودورفلورنو و ساباتیر اشاره کرد. آنها آسیب شناسی افراد درارتباط با دین را مورد مطالعه قراردادند این مکتب به دلیل جنگ جهانی دوم رشد نکرده است. 

منابع:(کتاب روان شناسی ولف * دانشنامه ی باقر العلوم Pajoohe. ir*پایگاه اطلاع رسانی حوزهhawzeh.net).

 


این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تفریح و سرگرمی درانتظار اتفاقات خوب Amir در جستجوی لبخند فروشگاه اینترنتی فایل مجله ی خبری و رسمی شرط بندی تعمیرات و ریمپ تخصصی انواع ایسیو ECU کامپیوتر خودروهای ایرانی و خارجی وکیل bitcoin goshi تکمله